ورشکسته نشویم! (مدیریت ریسک)

تا هدف وجود نداشته باشد، فعالیتی نیز شروع و انجام نخواهد شد و مهمترین عامل اقدام به هر فعالیتی نیل به اهداف عمدتاً  اقتصادی اند. در برنامه ریزی و ترسیم نقشه راه در راستای نیل به هدف، عوامل موثر در مسیر بایستی بخوبی شناسایی شده و راهکارهای مناسبی نیز برای عبور از آنها معین گردد، و مهم اینکه هر چه پیش بینی هایمان دقیق تر و به واقعت نزدیکتر باشند، تامین خواسته هایمان سهل تر وموفق تر خواهند بود.

بسیاری از عوامل موثر بر فعالیتها قابل پیش بینی و مهار هستند و برخی حتی می توانند فرصت محسوب شده و ما را یاری نمایند اما بسیاری نیز غیر قابل پیش بینی و مخرب هستند. پر واضح است در هر فعالیتی ریسک وجود دارد که میزانش در فعالیتهای مختلف متفاوت است. مثلاً در صنعت اگر تقاضا برای محصولی در یک فصل پایین آمد می توان تولید را کم کرد یا اینکه تولیدات را انبار کرد و عرضه به بازار را کاهش داد، ولیکن کاهش تقاضا یا افزایش عرضه در بخش کشاورزی یک فاجعه محسوب می شود چرا که اکثر محصولات تولیدی بایستی در یک محدوده زمانی محدود حتماٌ روانه بازار یا کارخانجات صنایع تبدیلی شده، به فروش بروند وگرنه فاسد شده و تولید کنندگان با مشکل مواجه خواهند شد.

شغل کشاورزی از پر مخاطره ترین فعالیتهای اقتصادی و تولیدی به شمار می آید. در فعالتهای کشاورزی کار با موجودات زنده ایست که قابل جابجایی نیستند و عوامل آب و هوایی، آفات و امراض بر آنها تاثیرات عمدتاً مخرب دارند، همچنین عوامل اقتصادی و اجتماعی نیز بر آن تاثیر بسزایی دارند که سبب شکنندگی، آسیب پذیری و بی ثباتی این بخش می شوند. از طرفی نیز اکثر کشاورزان جزء اقشار متوسط جامعه محسوب می شوند و بیشتر مواقع تمام دارایی خود را در یک دوره بهره برداری بکار میگیرند و کمترین خسارت، ممکن است منجر به ورشکستگی آنها شود. بنابر این شناخت عوامل خطر زا در پروسه تولید محصولات کشاورزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده قیمت در بازار تولیدات کشاورزی میزان عرضه محصول است. بسیار شاهد بوده ایم و هستیم سود حاصل از محصولی، فدای محصولی دیگر شده است و کشاورزی را که خوشحال از رهایی از وامها و قروض بوده مجدداً بدهکار بانکها و بنگاه های خصوصی کرده است.

مدیریت ریسک در کشاورزی مقوله ای بسیار وسیع است که از حوصله این مقاله خارج است اما در اینجا میخواهیم لااقل به جمع بندی ای برسیم که کشاورزان با امکانات و داشته های خود چگونه می توانند بازار را مدیریت کرده و محصولاتشان را با قیمت مناسب و عادلانه به فروش برسانند.

در زیر به برخی از توانایی ها و راهکارهای بالقوه در این بخش اشاره شده است:

مهمترین عوامل تولید یعنی، آب و زمین کشاورزی در اختیار کشاورزان است، و این یعنی مدیریت کشت نیز در اختیار آنها است. پس کشاورز است که مزرعه و آب را به کشت خاصی اختصاص میدهد یا جهت کشت خاص اجاره می دهد و تعیین کننده سطح زیر کشت او است.

کشاورزان از شبکه وسیع و قدرتمند اطلاع رسانی درونی برخوردارند بگونه ایکه به راحتی از تصمیم و سطوح زیر کشت سایر کشاورزان در یک آبادی، آبادیهای همجوار، شهرها و استانهای دیگر از طریق خویشاوندان، همسایگان، دوستان، تراکتور دارن، صاحبان گلخانه های تولید نشاء، میادین میوه و … مطلعند. بنابراین توسعه این روابط و آگاهی از سطح زیر کشت محصولات، پیش بینی بازار، نیاز بازارهای داخلی و خارجی و سایر اطلاعات مفید و ضروری در مناطق دیگر از اهمیت ویژه ای برخوردار است که منجر به سیایت گذاری صحیح کشت می گردد.

افزایش قیمت بذر و نشاء در بازار خبر از تصمیم به کشت و تقاضای بالای کاشت آن محصول و سطح زیر کشت نا معقول آن است، که نتیجه آن عرضه زیاد محصول و کاهش قیمت در زمان برداشت است.

سالها است روند یک سال قیمت بالا و یک سال کاهش قیمت منسوخ شده و تصمیم گیری بر اساس اینکه فصل یا سال پیش عرضه محصولی کم یا زیاد بوده است مرجع مناسب تصمیم گیری نیست.

نکته ایکه بدان کمتر توجه داریم افزایش محسوس عملکرد کلیه محصولات در واحد سطح، به لحاظ پیشرفت های شگرف در زمینه بذور و تغذیه گیاهی در چند سال اخیر است لذا لازمه کنترل بازار، پایین آوردن سطح کشت است.

کشت تک محصولی بالاترین خطر را به همراه دارد، پس تنوع دادن به کشت (مثل هندوانه و گوجه فرنگی، یا خیار و خربزه و گوجه فرنگی) و قرار دادن حداقل یک کشت استرتژیک با خرید تضمینی و دولتی (مثل گندم یا ذرت) در تناوب زراعی اهمیت ویژه دارد.

مدیریت هزینه ها و افزایش تولید و استاندارد کردن تولیدات با معیار های جهانی با استفاده از تکنولوژی روز دنیا، خطر را تا حد زیادی پایین آورده و ریسک پذیری تولید کننده کشاورزی را بالا می برد.

همیشه منتظریم دیگران پیشقدم شوند و فعالیتی را انجام دهند به همین دلیل سالها می گذرند و مشکلی حل نمی شود و کاری به انجام نمی رسد، چرا خودمان آن فرد اول نباشیم؟

همواره به خاطر داشته باشیم که تقاضا در بازار برای محصولات ما ثابت است و این میزان تولید و عرضه ما است که در سقوط یا صعود قیمت تاثیر گذار است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *